تاريخ : جمعه پانزدهم دی ۱۳۹۶از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام گل کرد خار خار شب بی قراری ام تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام گر من به شوق دیدنت از خویش می روم از خویش می روم که تو با خود بیاری ام بود و نبود من همه از دست رفته است باری مگر تو دست بر آری به یاری ام کاری به کار غیر ندارم که عاقبت مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام تا سا, ...ادامه مطلب
تاريخ : چهارشنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۶ طنز در شعر اعتراض پروين اعتصامی: پروين اعتصامي در اعلام اعتراضات و انتقادهايش كلام جدي خود را در پوششي از طعنهها و كنايههاي طنزآميز بيان كرد تا تأثيرگذاري بيشتري داشته باشد. طنزهاي او گاه گزنده و نيشدار و گاه گذرا هستند كه نمونههايي از آنها به قرار زير است:طنز و اعتراض ماهرانهی پروین در بیت بیت مناظرهی «دزد و قاضی» دیده میشود که در آن به روشنی جامعهی دچار هرج و مرج را به تصویر کشیده است: گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود دزد گفت از مردم آزاری چه سود گفت، بد کردار را بد کیفر است گفت، بد کار از منافق بهتر است گفت، هان بر گوی شغل خ,طنز,شعر,اعتراض,پروين,اعتصامی ...ادامه مطلب
باغبان از پي من تند دويدتو به من خنديدي و نمي دانستي من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم باغبان از پي من تند دويدسيب را دست تو ديدغضب آلوده به من كرد نگاه سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاكو تو رفتي و هنوز،سالها هست كه در گوش من آرام،آرامخش خش گام تو تكرار كنان،ميدهد آزارم و من انديشه كنانغرق اين پندارمكه چرا، - خانه كوچك ماسيب نداشت . «حمید مصدق»,باغبان از پي من تند دويد,شعر باغبان ازپی من تند دوید,باغبان در پی من تند دوید ...ادامه مطلب
این شعر تقدیم به تمام متولدین دهه های چهل و پنجاه و شصت که اکنون خودساخته ترین پدران و مادران این سرزمین هستند : من پُرم از خاطرات و قصه های کودکیاین که روباهی چگونه، می فریبد زاغکیقصه ی افتادن دندان شیری از هُمالاک پشت و تکه چوب و فکرهای اُردکیقصه ی گاو حسن، دارا و سارا و امین روز بارانی، کتاب خیس کُبری طِفلکیتیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاقبر سر کبریت و سکه، یا که درب تَشتکیچای والفجر و، سماور نفتی کنجِ اتاقمادرم هرگز نیاورد، استکان بی نعلبکیسکه ها و پول هایم، ثروت آن دوره امجمع می شد اندک اندک، در درون قُلکیداستان نوک طلا با مخمل و مادر بزرگدر دهی زیبا که زخمی گشته، بچه لَک لَکیهاچ زنبور عَسل، نِل در فراق مادرشیاد دوران اوشین و نقطه های برفکیهشت سال از دوره شیرین، اما تلخ ماپر ز آژیر خطر، با حمله های موشکیآرزوها کوچک اما، در نگاه ما بزرگآرزویم بوده من هم، جبهه باشم اندکیتا کجاها می برد این خاطره، امشب مراکاش می رفتم به آن دوران خوبم، دزدکییاد آن دوره همیشه با من و در قلب منمن به یاد و خاطراتت زنده ام، ای کودکی,شعر و قصه های کودکانه,شعر و قصه های کودکان ...ادامه مطلب
هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آنعاشقی پیداست از زاری دلنیست بیماری چو بیماری دلعلت عاشق ز علتها جداستعشق اصطرلاب اسرار خداستعاشقی گر زین سر و گر زان سرستعاقبت ما را بدان سر رهبرستهر چه گویم عشق را شرح و بیانچون به عشق آیم خجل باشم از آنگرچه تفسیر زبان روشنگرستلیک،عشق بی زبان روشن تر استچون قلم اندر نوشتن می شتافتچون به عشق آمد،قلم برخود شکافتحضرت مولانا جلال الدین بلخی,علت عاشق ز علتها جداست,شعر علت عاشق ز علتها جداست,علت عاشقی ز علت ها جداست ...ادامه مطلب
شبنم لاله ها , ...ادامه مطلب