تاريخ : چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۶حکایت قسم دروغ پیرمرد نزد قاضی حکایت قسم دروغ پیرمرد نزد قاضی دو پیرمرد که یکی از آنها قد بلند و قوی هیکل و دیگری قد خمیده و ناتوان بود و بر عصای خود تکیه داده بود، نزد قاضی به شکایت از یکدیگر آمدند. اولی گفت: به مقدار ١٠ قطعه طلا به این شخص قرض دادم تا در وقت نیاز به من برگرداند و اکنون توانایی ادا کردن بدهکاریش را دارد ولی نمیدهد و میگوید طلب تو را داده,حکایت,پیرمرد ...ادامه مطلب